طرحی برای خانهنشین کردن دختران یا کاهش توقعات پسران؟
تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۰۵۸۹۷
عصر ایران؛ سروش بامداد- معاون وزیر علوم گفته «40 درصد رشتههای بدون آیندۀ شغلی از کنکور حذف میشود». او حفظ باقی رشتهها را هم مشروط به این کرده که در بورس صنعت و جامعه یا از طرف دولت اعلام نیاز شوند.
دربارۀ سخنان آقای قاسم عموعابدینی میتوان این نکات را مطرح کرد:
1. معیار اگر علم نیست و بازار است چندان که از تعبیر بورس استفاده کرده چرا در بقیه امور بازار یا رقابت آزاد و تقاضا را به رسمیت نمیشناسند؟
2.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
3.اگر دختری بخواهد فیالمثل روانشناسی بخواند با این هدف که از دانستهها برای تربیت 4 فرزند مورد نظر در تبلیغات رسمی استفاده کند و دنبال شغل نباشد و تنها بخواهد مادری کند مشکلی دارد؟ چطور میتوانید وقتی اصلا دنبال شغل نیست بگویید چون شغلی متصور نیست رشته تحصیلی حذف میشود؟!
4. ممکن است فردی در حال حاضر شغل و درآمد کافی دارد و حتی در آستانۀ بازنشستگی است اما با این حال دوست دارد ادبیات انگلیسی بخواند تا در دوران فراغت ترجمه کند یا اصلا نمی خواهد ترجمه نکند و میخواهد رمان انگلیسی به زبان اصلی بخواند چه اشکالی دارد؟
5. فرض معاون وزیر علوم این است که بین رشتۀ تحصیلی و شغل فرد حتما ارتباطی باید وجود داشته باشد در حالی که در رژیم گذشته یک دکتر ادبیات سالهای متمادی و طولانی رییس جمعیت شیر و خورشید سرخ بود و بسیار هم موفق و محبوب بود و همین حالا هم یک مهندس مکانیک و سرتیپ سپاه وزیر میراث فرهنگی است. دومی را نمیدانم موفق است یا نه ولی به خاطر آن که در دانشگاهی درست و حسابی مهندس شده قد سیاسی او از دیگر وزیران دولت فعلی بلندتر است. شاید بگویند مهندسی ها را حذف نمیکنیم. پس چرا این همه مهندس بیکار داریم؟
6. میتوان حدس زد هدف اصلی کاهش تحصیل در رشتههای علوم انسانی به چند دلیل باشد:
دلیل نخست این که 40 سال است میخواهند علوم انسانی را اسلامی کنند و گردن این دولت و آن دولت انداخته اند و در عصر یک دستی اما دیدهاند نمیشود چون اصلا چیزی به نام اقتصاد اسلامی یا ادبیات اسلامی نداریم بلکه اقتصاد مسلمانان و ادبیات مسلمانان داریم. از این رو میخواهند صورت مسأله را پاک کنند.
دلیل دوم شاید این باشد که برخی بر این باورند که دارندۀ لیسانس جامعهشناسی بیکار تن به هر کاری نمیدهد و این مدرک باعث بیکار بودن او شده است. با یان کار می خواهند نرخ بیکاری را پایین بیاورند. این گزاره البته نادرست نیست و بخشی از بیکاری ها به خاطر همین است که طرف می تواند در فروشگاهی کار کند اما چون لیسانس کتابداری گرفته حاضر نیست. غافل از این که دانستهها در جای دیگر هم به کار میآید.
دلیل سوم این که دولت در حقوق کارکنان و بازنشستگان مانده و نمیخواهد مدرک تحصیلی باعث افزایش حقوق شود.
دلیل چهارم هم این که محیط دانشگاه دانشجویان را به فضای فکری و فیزیکی دیگری سوق میدهد و این باب میل آقایان نیست. وگرنه در مملکتی که 85 میلیون جمعیت دارد و از این 85 میلیون نفر تنها 25 میلیون نفر کار میکنند چه کار دارند که طرف فلسفه خوانده یا ادبیات نمایشی؟
دلیل پنجم هم شاید این باشد که دولت مردمی و مجلس انقلابی دنبال ازدواج سریعتر دختران در سن ازدواجاند و تحصیلات دانشگاهی را مانع میبینند و میخواهند از این آمار بکاهند تا زودتر بروند دنبال خانه و زندگی.
دلیل ششم هم شاید این باشد که شعارهای اصلی دولت ابراهیم رییسی روی زمین مانده و نه از یک میلیون شغل خبری هست و نه از یک میلیون خانه در سال و نه شعارهای دیگر. اما به هر حال کاری باید انجام دهند و حالا که ایجابی نشده سلبی.
7. خطاب به کاربهدستان مدافع این ایده میتوان گفت: شماها (شماها نادرست است ولی اینجا باید گفت شماها) که میگفتید ما میتوانیم و هی شغل درست میکنیم. حالا چی شده که میگویید برای 40 درصد از رشته ها هیچ شغلی پیدا نمیشود؟
8. اگر بنا بر شغل زاید باشد خیلیها معتقدند خود وزارت علوم هم زاید است چون دانشگاهها قبل از تشکیل وزارت علوم هم داشتند کارشان را میکردند و هر دانشگاه میتواند مستقلا دانشجو جذب کند.
هر چند ظاهر طرح به جنسیت توجه ندارد ولی با توجه به افزایش نسبت دانشجویان دختر به پسر می توان این طرح را با نگاه جنسیتی دید و این که حالا که هر کاری می کنند دختران نسل جدید زیر بار نگاه رسمی به زندگی نمی روند به خانه بازگردند. چون خیابانها را که نمیتوانند پلمب کنند!
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: ازدواج دختران خانه نشینی دانشگاه مدرک رشته دانشگاهی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۰۵۸۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالش کلاسهای پرتراکم؛ از سردرگمی تا توقعات نابهجا از معلمان
فرهاد شکیبایی، معاون آموزشی یک دبستان غیردولتی در پاسخ به این سوال که آیا در مدرسه شما کلاسهایی با تراکم جمعیتی 45 نفره تشکیل میشود، به خبرنگار گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، گفت: در مدرسه ما نه اما چنین کلاسهایی در مدارس دولتی وجود دارد.
وی علت تشکیل کلاسهایی با تراکم جمعیتی 45 نفره را کمبود معلم و فضای آموزشی دانست و ادامه داد: وزارت آموزش و پرورش بهصورت مداوم اعلام میکند که تعداد معلمان کافی نیست. سال ۱۴۰۲، ۵۰ هزار معلم از طریق آزمون استخدامی و ۲۵ هزار نفر از طریق دانشگاه فرهنگیان استخدام شدند و این وزارتخانه درصدد است تا ۱۴۰۳، ۷۲ هزار معلم استخدام کنند.
معلمان در کلاسهای 45 نفره بیشتر از دانشآموزان سردرگم میشوند
این معاون آموزشی با اشاره به گلهمندی والدین و معلمان، مطرح کرد: والدین و بهویژه معلمان از تشکیل کلاسهای 45 نفره نارضایتی خود را اعلام میکنند و معلمان همیشه بابت این موضوع در برنامهریزیها، سردرگم هستند. توقعات بسیار نابهجایی از معلمان در راستای افزایش کیفیت تحصیلی دانشآموزان انتظار میرود و ازدحام کلاسهای مدرسه نیز این توقعات را نابهجاتر میکند.
شکیبایی با بیان اینکه پیشنهادهایی در خصوص ارتقای کیفیت تحصیلی در کلاسهایی با تراکم جمعیتی 45 نفره دارم، ادامه داد: تنظیم درست توقعات جزء اولین راهکارهاست و به معنای این است که باید توقعات خود را به مناسبترین شکل برسانیم.
این معاون آموزشی با اشاره به اینکه معلمان باید در کلاس درس درباره ارائه تکالیف و مدیریت کلاس اختیار تام داشته باشند، اظهار کرد: کلاسهایی با تراکم 45 نفر، خارج از استاندارد محسوب میشود؛ بنابراین انتظار اداره کلاس درس براساس استانداردهای تعیینشده توسط وزارت آموزش و پرورش کمی بیانصافی است.
مشارکت والدین در مدیریت کلاسهای پرجمعیت موثر است
وی مشارکت اولیا را در اداره کلاسهای 45 نفره مهم تلقی کرد و ادامه داد: والدین برای حضور دانشآموزان در کلاس درس باید به معلمان کمکهای ویژهای ارائه کنند. اگر توقع ارائه نتایج از پیش مشخص شده از معلمان به کمترین میزان خود برسد، معلمان انگیزه پیدا میکنند تا راهکارهای خلاقانه و مناسب را با دلسوزی دریابند.
این معاون آموزشی ادامه داد: یکی از مسائل مهم بهویژه در دوره ابتدایی این است که معلم نسبت به احوالات روحی و روانی، آموزشی و شناختی اشراف جامع داشته باشد؛ لذا این اشراف و توجه لحظهبهلحظه به دانشآموزان میتواند تاثیرات خیلی مثبتی در دوره تحصیلی دانش آموزان داشته باشد.
شکیبایی با بیان اینکه دانش آموزان روحیه بسیار حساسی دارند، اضافه کرد: کوچکترین حرکات معلم میتواند بر روحیه دانش آموزان اثر مثبت یا سو داشته باشد.
وی افزود: اشراف معلم باعث میشود که حرکات، بازخورد، منش و رفتار معلم با دانشآموز منطبق بر واقعیت احوال دانشآموز و رشددهنده باشد. به عبارت دیگر، اگر بازخورد معلم میخواهد برای دانشآموز رشددهنده باشد، باید از احوالات دانشآموز آگاه و تسلط کامل هنگام پاسخدهی داشته باشد.
این معاون آموزشی ادامه داد: رشددهندگی به این معنا نیست که همیشه دانشآموز مورد تایید قرار بگیرد، بلکه گاهی اوقات باید دانش آموز پاسخ عدم تایید را از معلم دریافت کند و این موضوع به رشد و بالندگی آن کمک ویژهای میکند.
معلمان باید اشراف کامل به احوالات دانشآموزان داشته باشند
شکیبایی با بیان اینکه پاسخ معلم به دانش آموز باید مهربان؛ اما قاطعانه باشد، ابراز کرد: گاهی اوقات دانشآموزان نیاز دارند که پاسخ مهربان و بدون قطعیت دریافت کنند. به عبارت دیگر، شرایط ایجاب میکند که دانش آموزان پاسخ باب میل خود را دریافت کنند. اشراف معلم به رفتار دانش آموزان پاسخ درست و مناسب را به صورت طبیعی تنظیم میکند.
وی با اشاره به اینکه اشراف کامل بر احوالات دانشآموز با تعداد بالای دانشآموزان در کلاس مختل میشود، توضیح داد: این اختلال به بدترین شکل ممکن بر پیشرفت تحصیلی کودکان تاثیر میگذارد. همچنین رسیدگیهای آموزشی، تصحیح برگههای امتحانی دانشآموزان و... با مشکلات بسیار زیادی مواجه میشود.
شکیبایی با بیان اینکه معلمان در کلاسهای پرتراکم معمولا نیمی از وظایف خود را به خانوادهها واگذار میکنند، ادامه داد: اما خانوادهها در جایگاهی نیستند که معلم کودکان خود باشند و نسبت به انجام کار آگاهی لازم را ندارند؛ بنابراین بین خانوادهها و دانش آموزان درگیری پیش میآید. درواقع، این اتفاق میتواند مهمترین وجه مادر یعنی مادری کردن را زیر سوال ببرد.
این معاون آموزشی خاطرنشان کرد: زمانی که رابطه مادر و فرزند به رابطه شاگرد و معلمی، تبدیل شود، اتفاقات خوشایندی پیش نمیآید، زیرا رابطه شاگرد و معلم یک رابطه همراه با تشنج و اختلال است.
انتهای پیام/